Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-03@15:39:53 GMT

دیدار با هم محله‌ای‌های گل و بلبل

تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۶۷۲۶۴

دیدار با هم محله‌ای‌های گل و بلبل

فرهنگ>تلویزیون - سریال «محله گل و بلبل» با فضایی فانتزی و مفرح و در عین حال آموزنده توجه کودکان را به خود جلب کرده و از نیمه دوم سال گذشته نیز سری دوم این سریال از شبکه دو پخش می شود.

نژلا پیکانیان:چند وقتی بود که کنداکتور شبکه‌های مختلف سیما خالی از برنامه‌ای ویژه گروه سنی کودک و نوجوان بود تا اینکه بعد از کوچ عموپورنگ و گروه سازنده این مجموعه، سر و کله آنها با برنامه‌ای کاملا متفاوت به اسم «محله گل و بلبل» در شبکه دو پیدا شد؛ یک مجموعه سریال فانتزی برای بچه‌ها که به خاطر حضور بازیگران بزرگسال و البته پیام‌های اخلاقی‌اش، خیلی زود جای خود را در دل بینندگان باز کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پخش سریال «محله گل و بلبل» از سال 94 در شبکه دو آغاز شد و سری دوم آن نیز با توجه به استقبال مخاطبان از نیمه دوم سال 95 به روی آنتن رفت. سری دوم این مجموعه به کارگردانی احمد درویش‌علی‌پور و تهیه‌کنندگی مسلم آقاجانزاده تغییراتی در قصه و روند داستان داشت که به تبع آن عوض شدن بخشی از ساختار و شکل و شمایل این مجموعه را نیز می‌طلبید.

«محله گل و بلبل 2» در ایام نوروز به شکلی ویژه از شبکه دو در حال پخش است و به همین مناسبت راهی پشت صحنه این مجموعه شاد و مفرح شدیم تا گزارشی از آن تهیه‌ کنیم.

پیدا کردن آدرس پر پیچ و خم

یک سوله بزرگ در انتهای پارکی در اتوبان آزادگان یا بهتر بگویم با توجه به جهت‌یابی‌های من، نزدیکی‌های دریاچه چیتگر محل ضبط مجموعه «محله گل و بلبل 2» است. پس از گشت و گذارهای فراوان برای پیدا کردن آدرس این لوکیشن، از ماشین که پیاده می‌شوم گلدان‌های رنگارنگی که جلوی در سوله چیده شده‌اند من را مطمئن می‌کند که بالاخره آدرس را پیدا کرده‌ام. در سوله بسته است و پس از در زدن با جمعیتی حدودا 10 نفری مواجه می‌شوم که در راهروی ورودی لوکیشن اصلی هر کدام مشغول رتق و فتق امور مربوط به سریال هستند. سراغ آرین نغزگو، روابط عمومی پروژه که هماهنگی‌ها لازم را با او انجام داده بودم می‌گیرم و یکی از عوامل من را به محل استقرار او و سایر اعضای پشت صحنه راهنمایی می‌کند.

لوکیشن یا شهربازی؟

به محض ورود به فضای اصلی ضبط برنامه‌ها حس و حال خوشی همراهم می‌شود، دکورهای شاد، سرزنده و رنگارنگ این سریال حس شهربازی و پارک را در من بیشتر تداعی ‌می‌کند تا پشت صحنه یک سریال. بساط سفره‌های هفت سینی که در چند نقطه از لوکیشن به چشم می‌خورند نیز شور و حال پشت صحنه و فضای این کار را دو چندان کرده است.

داخل حیاط خانه عمو پورنگ محلی است که بازیگران در آن حضور دارند و تیم پشت صحنه هم در مکانی دیگر ابزار و اداوات کار را پهن کرده و مشغول کارند. بعد از گشت و گذاری کوتاه در محله و آشنایی با خانه‌ها، دکورها و این سرزمین شاد، فرصت مناسبی فراهم می‌شود تا اطلاعات تولید کار را از برنامه‌ریز مجموعه بگیرم. مجید موثق، دستیار کارگردان و برنامه ریز «محله گل و بلبل 2» است، پیش از صحبت با عوامل سازنده این سریال از موثق می‌خواهم تا اطلاعاتی را درباره فصل جدید این سریال در اختیارم قرار دهد. او می‌گوید: « من از فصل دوم این سریال به پروژه پیوستم و از آبان ماه سال 95 دکور فصل جدید آماده شده بود. در سری قبل نورپردازی‌ها بدین شکل جدید نبود و نورها روی پایه بودند اما در فصل دوم نورها به شکل دی‌لایت کار شده‌اند.»

موثق می افزاید: «زمان پیش تولید این مجموعه بیشتر صرف انتخاب نهایی بازیگران جدیدی بود که قرار بود به مجموعه اضافه شوند. همچنین بخشی از زمان پیش تولید نیز صرف ساخت عروسک‌هایی شد که در سری دوم پروژه آنها را دیده‌اید. از 13 آذر ماه سال گذشته نیز فصل دوم «محله گل و بلبل» کلید خورد و از حدود بیست روز بعد هم پخش فصل جدید آغاز شد.»

برنامه‌ریز «محله گل و بلبل» درباره نحوه ضبط این مجموعه اینطور توضیح می‌دهد: «کل کار با سه دوربین ضبط می‌شود که هر سه دوربین به صورت مجزا صحنه‌ها را ضبط می‌کنند. از آنجاییکه آقای درویشعلی‌پور خودشان تدوین را هم انجام می‌دهند به جزئیات آشنا هستند و می‌دانند کدام صحنه را از کدام دوربین استفاده کنند.»

او در ادامه درباره جزئیات فصل دوم این مجموعه نیز می‌گوید: «فصل دوم 90 قسمت است که 62 قسمت آن نوشته شده است و بخش‌های عمده قسمت‌های 52 تا 62 نیز ضبط شده است.»

دغدغه کار کودک خوب دارم

بعد از پایان صحبت‌هایمان با مجید موثق به فضای اصلی برمی‌گردم تا شاهد ضبط سکانسی دیگر از این مجموعه باشم. اکبر عبدی به همراه نعمیه نظامدوست، داریوش فرضیایی و ابراهیم شفیعی آماده می‌شوند تا در سکانس بعد جلوی دوربین بروند. بعد از آماده شدن صحنه توسط گروه، کارگردان اعلام شروع کار را می‌دهد. اکبر عبدی که همه او را با شوخی‌ها و بامزه‌گی‌هایش می‌شناسند در این سکانس جملاتی بامزه که البته ربطی به فیلمنامه و فضای کار هم ندارد می‌گوید که علاوه بر اینکه فضای شاد و مفرح کار را دو چندان می‌کند، صدای کات کارگردان را هم در می‌آورد. سکانس مورد نظر چند برداشت دیگر ادامه پیدا می‌کند تا در نهایت رضایت کارگردان جلب و تایید نهایی او داده می‌شود.

بعد از پایان ضبط این سکانس و در فاصله آماده شدن صحنه برای ادامه کار از احمد درویشعلی‌پور، کارگردان این مجموعه می‌خواهم تا توضیحاتی درباره این سریال، فصل دوم‌ و ویژه برنامه نوروزش برایمان بدهد.

او در ابتدا درباره تغییرات فصل جدید می‌گوید: ««محله گل و بلبل 2 » با ایجاد شخصیت‌های جدید در قصه و آوردن عروسک و اضافه کردن پرسوناژ برفک یک حال و هوای متفاوتی را با سری اول این مجموعه پیدا کرد.»

او درباره ویژگی‌ کارگردانی این اثر تلویزیونی توضیح می‌دهد: « ویژگی بارزی که از لحاظ کارگردانی این مجموعه می‌توانم به آن اشاره کنم، استفاده از جلوه‌های ویژه بصری و لوکیشن‌های خارجی است که در این فصل به وضوح دیده می‌شود و همین موضوع باعث شد تنوع بصری در کارمان ایجاد شود و ریتم مناسب‌تری پیدا کند. سری دوم برگرفته از بازخوردهایی است که از سری اول این مجموعه گرفتیم و از ابتدا بر همین اساس طراحی شد.»

درویشعلی‌پور درباره کارگردانی کار کودک می‌گوید: «سختی کار کودک از اینجا می‌آید که قرار است ما بزرگترها برای بچه‌ها کار کنیم؛ ما بزرگترهایی که دیگر دغدغه‌هایمان تغییر کرده است. حالا یک نفر مثل من این شانس را پیدا می‌کند که خودش یک کودک در خانه دارد. من فرزندی 10 ساله دارم و به همین دلیل با دغدغه‌های روز بچه‌ها در سنین کودکی آشنا هستم.»

این کارگردان درباره موضوعات فصل دوم سریال توضیح می‌دهد: «محوریت سری دوم مجموعه «محله گل و بلبل» فضای مجازی است و بستر بیشتر قصه‌های ما هم این موضوع شده است. به نظرم پرداختن به این موضوع نیاز جامعه ماست چون فرهنگش‌ هنوز آنطور که باید و شاید جا نیفتاده و می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری داشته باشد. وقتی قرار است در زمینه‌ای فرهنگ سازی کنیم باید برایش زمان بگذاریم و نمی شود انتظار داشت در کوتاه مدت اتفاق ویژه ای افتاد و از سوی دیگر من معتقدم باید فرهنگ سازی را از بچه‌ها شروع کرد.»

او همچنین درباره حال و هوای نوروزی این مجموعه عنوان می‌کند: «من همیشه رسالتی را بر دوش خودم احساس کردم بدون اینکه کسی از من بخواهد. در این‌باره بگذارید یک مثال برایتان بزنم، پسر من اینقدر که بابانوئل را می‌شناسد عمو نوروزمان را نمی‌شناسد. وقتی من در خانه خودم مشکل بی هویتی داشتم و پسر خودم سنت‌ها و رسم و رسومات را خیلی نمی‌شناخت، این مسئله برایم دغدغه‌ای جدی شد و به همین خاطر من تصمیم گرفتم شخصیت عمو نوروز را قبل از نوروز یعنی در تابستان که کار شروع شد وارد قصه کنم و یک شخصیت به اسم عمو نورزو داشته باشیم. عمو نوروز پرسوناژ ثابت ما شده که مظهر خوبی و پاکی و زلالی‌هایی است که ما به عنوان فطرت پاک انسانی می‌شناسیم. این شخصیت از نوروز 95 بود و الان هم حضور دارد الان دیگر این شخصیت برای بچه‌ها یک شناسنامه دارد که ویژگی‌هایش را می‌شناسند.»

عاشق اکبر عبدی و حمید جبلی در «محله بروبیا» بودم

محمد درویشعلی‌پور، برادر کارگردان این مجموعه، کار نگارش متن‌های «محله گل و بلبل» را بر عهده دارد. در فاصله‌ای که گروه یکی دیگر از سکانس‌های مربوط را ضبط می‌کنند در گوشه‌ای آرام از فضای بزرگ و چشم‌نواز این پروژه با این نویسنده درباره ویژگی‌های این مجموعه صحبت می‌کنیم.

محمد درویشعلی‌پور در ابتدای صحبت‌هایش درباره سختی کار کودک و اساسا نوشتن برای بچه‌ها می‌گوید: «اگر شما بخواهید یک کار خوب کودک بنویسید که بتواند بیننده را جذب کند، باید یکسری نکات را رعایت کنید که آن موارد در کار بزرگسال راحت تر است. در کار کودک نکته مهم دیگری که باید به آن توجه زیادی داشت، آموزنده بودن کار است، از طرف دیگر این آموزندگی نباید رو باشد. هر کار آموزشی که به صورت مستقیم باشد قطعا نه تنها مثبت نیست بلکه برخورد بیننده پای تلویزیون با آن خیلی بد است و دافع هم ایجاد می‌کند.»

او می‌افزاید: «زمانی که می‌خواهی یک کار شاد بنویسی که هم کودک و هم خانواده‌ها بتوانند مخاطب برنامه باشند، باید نوعی شوخی نویسی را رعایت کنی که هم کودک از بامزه بودن آنها لذت ببرد و هم به نوعی باشد که بزرگسال هم از آن خوشش بیاید و این کار یک نویسنده را سخت‌تر می‌کند. ضمن اینکه کار برای کودک به‌خاطر جنس شوخی‌هایی که باید رعایت شود، فضا را محدودتر می‌کند.»

این نویسنده در ادامه درباره تعدد حضور بازیگران در این سریال می‌گوید: «از ابتدا که طراحی سریال «محله گل و بلبل» را انجام می‌دادم این سنگ بنا را گذاشتم که با بازیگرهای بزرگ کار کنیم و از طرف دیگر علاوه بر شخصیت‌های ثابت بازیگر مهمان هم داشته باشیم که هر کدام نقش یک شخصیت قصه را بازی کردند و حضورشان فقط به صرف مهمان نبود. در فصل دوم هم یکسری بازیگر جدید اضافه شدند و برخی دوستان نیز جابه جا شدند. اتفاق دیگری که در فصل دوم افتاد اضافه شدن یک شخصیت منفی به قصه به اسم برفک بود که باعث شد درام قشنگ‌تری در داستان شکل بگیرد.»

درویشعلی‌پورهمچنین در پایان درباره شباهت فضای این سریال با «محله بروبیا» توضیح می‌دهد: «آن مجموعه یکی از بهترین برنامه‌هایی بود که منِ کودک آن زمان، مخاطبش بودم، من همیشه عاشق شخصیت حمید جبلی و آقای عبدی در آن کار بودم. شخصیت استاد که مرحوم رضا ژیان نقشش را بازی می‌کردند را هم خیلی زیاد دوست داشتم. حتی پیش از اینکه ایده نگارش این کار در ذهنم شکل بگیرد دوست داشتم یک کار محله محور بنویسم. ولی واقعیت این است که هدف من این نبود که بخواهم آن کار را دنبال کنم. یک کار خارجی معروف به اسم «سسمی استریت» که قدمت‌اش بیش از 40 سال است هست که شاید من از آن ایده بیشتری گرفتم. ایده چند عروسکی که در تلویزیون ایران نشان داده شدند و حتی جناب خان از عروسک‌های این سریال گرفته شده است. اما مدتها بود دوست داشتم یک کار ایرانی با این ویژگی‌ها بنویسم که بتواند تا سالهای سال ادامه داشته باشد و با مفاهیم و ساختار جدید ساخته شود. چیزی که من طراحی کردم این بود که یک محله سنتی داشته باشیم که آدم‌ها در آن یکسری موارد که در زندگی امروز فراموش شده را یادآوری کنند.»

عمو پورنگ با انرژی همیشگی‌اش می‌آید

برای ضبط صحنه‌ای دیگر از این سریال برخی از بازیگران باید لباس‌هایشان را تعویض کنند و گریم‌شان هم تا حدی روتوش و تجدید شود. عمو پورنگ زودتر از بقیه آماده شده و با همان شور و انرژی همیشگی‌اش مشغول خوش و بش با عوامل پشت صحنه است که به من هم خوشامد می‌گوید.

از فرصت استفاده می‌کنم و چند سوالی درباره تغییرات فصل دو از جمله حضور بازیگران جدید از فرضیایی می‌پرسم و او در پاسخ می‌گوید: «در روند کار شخصیت‌هایی که باید اضافه می‌شدند آمدند تا به قصه کمک کنند. آقای عبدی یا ارژنگ امیرفضلی از مهمانان برخی سکانس‌ها بودند و در سری جدید نیز هستند که حضور ایشان و سایر دوستان به عقیده من از تکراری شدن و یکنواخت بودن روند سریال جلوگیری می‌کند. از سوی دیگر افرادی که در برخی سکانس‌ها به عنوان مهمان حضور پیدا کردند افرادی بودند که خودشان پیشینه‌ای قوی در عرصه سینما و تئاتر داشتند و این برگ برنده‌ای برای سریال «محله گل و بلبل» به حساب می‌آید.»

فرضیایی ادامه می‌دهد: «خانم سارا خوئینی‌ها را همه به عنوان بازیگر سینما می‌شناسند اما مطمئنا وقتی این کار را قبول می‌کنند به کارنامه و پپیشینه این سریال هم توجه کردند که بازی در آن را پذیرفتند. آقای عبدی هم همچنین، به قول خودشان ایشان سی سال پیش «محله برو بیا» را بازی کردند اما این کار دوباره ایشان را به همان حال و هوای قدیم برده است.»

عبدی: شبکه دو از من نخواسته بازی کنم، به‌خاطر عشق خودم آمدم

گروه سازنده این سریال ظاهرا از ساعات اولیه صبح در لوکیشن مستقراند و حالا که نزدیک به ظهر است کارگردان چند دقیقه‌ای را به عنوان زمان استراحت اعلام می‌کند تا گروه نور و تصویر و سایر عوامل پشت صحنه چند دقیقه‌ای را فرصت داشته باشند تا مقدمات ضبط سکانس بعدی را نیز فراهم کنند. در این فاصله برخی از بازیگران به تمرین متن و دیالوگ‌هایشان می‌پردازند و برخی دیگر هم در کنار مطالعه فیلمنامه گلویشان را با استکانی چای داغ تازه می‌کنند. اکبر عبدی هم با ظاهری متفاوت از قبل و با محاسنی سپید پشت میزی نشسته و با محمدرضا داود‌نژاد که تازه از راه رسیده است، گپ و گفتی کوتاه انجام می‌دهد.

عبدی بعد از چند سال بازی در تلویزیون به یکباره در این رسانه کمتر حضور پیدا کرد و بیشتر تمرکزش را بر روی بازی در فیلم‌های سینمایی گذاشت. او در سری قبلی «محله گل و بلبل» نیز به عنوان بازیگر مهمان حضور داشت و در فصل جدید هم مقابل دوربین احمد درویشعلی‌پور رفته است. این بازیگر توانمند و قدیمی سینما و تلویزیون درباره حضورش در این مجموعه توضیح می‌دهد: «دلیل اینکه من اینجا آمدم یکی به خاطر عشق و علاقه خودم به کار کودک است که همیشه همراهم بوده و دیگری هم تهیه‌کننده و کارگردان از من خواستند. در واقع شبکه دو از من نخواسته که در تلویزیون حضور داشته باشم، آقاجانزاده به من گفتند و چون من قبل از این هم سابقه بازی در این مجموعه را داشتم در این سری هم بازی کردم.»

عبدی می‌افزاید: «این کار تهیه‌کننده‌ای دارد که همگی مخصوصا من دوست دارم چنین شخصیت‌هایی در سینما و تلویزیون و در این حرفه باشند؛ چون دقیقا برای همه مثل بچه‌ها و اعضای خانواده خودش دل می سوزاند.»

یکی دیگر از بازیگران مهمان در ویژه برنامه نوروز این مجموعه، ارژنگ امیرفضلی است. او چندی پیش به علت بیماری گوارشی در بیمارستان بستری بود و با وجود گذراندن دوران نقاهت در این مجموعه حضور پیدا کرد. او درباره حضورش در این سری از «محله گل و بلبل» می‌گوید: «این محله کلا محله دوست داشتنی است و آدم‌هایی که در این محله دور هم جمع شده‌اند حس زندگی را جاری می‌کنند. من هم به این سبک کارها علاقه دارم و اتفاقا جزو هنرپیشه‌هایی نیستم که تا اسم کار کودک می‌آید قبول نکنم و فکر کنم بازی در این کارها افت دارد.»

آرش میراحمدی، بازیگر دیگری است که تازه از راه می‌رسد و خودش را برای گریم و پوشیدن لباس‌های صحنه آماده می‌کند تا احتمالا در سکانس‌های بعدی جلوی دوربین بروند. چند دقیقه بعد امیر نوری هم به گروه اضافه می‌شود و با روحیه‌ای خوش با عوامل گرم می‌گیرد. پیش از ضبط صحنه‌ای جدید کارگردان مجموعه با فیلمنامه‌ای که در دست دارد، نکاتی را به بازیگرانی که قرار است جلوی دوربین بروند یادآوری می‌کند. اکبر عبدی، داریوش فرضیایی، ابراهیم شفیعی، فرهاد بشارتی و ارژنگ امیرفضلی دور میز صبحانه که قرار است صحنه‌ای از سریال باشد نشسته‌اند و منتظر پخش صدای موزیکی هستند که قرار است با همراهی هم در این سکانس بخوانند. با شروع پخش موسیقی شاد و ریتمیک فضای پشت صحنه شور و حال بیشتری به خود می‌گیرد و لبخند روی لب همه حاضرین در صحنه نقش می‌بندد. این صحنه پربازیگر بعد از دو یا سه برداشت با تایید کارگردان به پایان می‌رسد و من هم به سراغ بازیگران می‌روم تا گپ و گفتی کوتاه با آنها داشته باشم.

پای صحبت‌های مامان نیاز، بابا ایاز و گیل خان

نعیمه نظام دوست در این سریال در نقش مامان نیاز، مادر عمو پورنگ محبوبیت زیادی بین بچه‌ها پیدا کرده است. او از جمله بازیگرانی است که از فصل اول این مجموعه همراه گروه بوده و همچنان نیز حضوری ثابت دارد. نظام دوست درباره حضورش در «محله گل و بلبل» می‌گوید: «من تا پیش از این سریال حضوری جدی در کار کودک به این مفهوم نداشتم، اما از وقتی به این پروژه دعوت شدم با اینکه ابتدا از نقشی که برایم در نظر گرفته بودند کمی متعجب شدم اما حس کردم در این سریال می‌توانم تجربه‌ای جدید را پشت سر بگذارم.»

او می‌افزاید: «هنر عرصه‌ای بی‌انتهاست و در زمینه بازیگری هم برای یک بازیگر حضور در هر پروژهای شناخت ابعادی جدید را به همراه می‌آورد و برای من هم در «محله گل و بلبل» این اتفاق افتاد.»

ابراهیم شفیعی بازیگر نقش ایاز، پدر عموپورنگ که از ابتدای شکل‌گیری «محله گل و بلبل» پای ثابت این قصه بوده، او درباره درباره تغییراتی که برای این شخصیت در طول قصه به وجود آمده می‌گوید: «نویسنده مجموعه با وارد کردن شخصیت گیل خان به مجموعه که پدرزن ایاز هست، تغییری به وجود آورده و باعث به وجود آوردن روابط و موقعیت‌هایی جدید در قصه شده است.»

شفیعی توضیح می‌دهد: «پیش از این ایاز بزرگتر خانه بود و کسی روی حرف او حرفی نمی‌زد ولی با حضور گیل خان اتفاقات جدیدی در قصه می‌افتد. ضمن اینکه حضور گیل روی رابطه ایاز و همسرش نیاز هم تاثیر گذاشته و مثلا آنها مثل سابق قربان صدقه هم نمی‌روند. همین موضوع شکل و شمایل رابطه‌شان را شیرین تر کرده و باعث به وجود آمدن موقعیت‌های طنز هم می شود.»

فرهاد بشارتی بازیگر دیگری است که از ابتدای فصل دوم در قصه «محله گل و بلبل» حضور دارد، او درباره اضافه شدنش به این مجموعه می‌گوید: «پدربزرگ پورنگ از شمال مهاجرت کرده و حالا با این خانواده زندگی می‌کند و شریک آقای عزیز در سوپرمارکت هم شده. این شخصیت حدودا بیست سالی از سن واقعی خودم بزرگتر است و از این بابت تجربه‌ای جالب برای من به حساب می‌آید.»

بشارتی ادامه می‌دهد: «گیل خان یک پیرمرد فانتزی است که شیرینی‌های خاص خودش را دارد، بداخلاق نیست اما چون حرف‌هایی که می‌زند را با عصبانیت می‌گوید برخی فکر می‌کنند او خیلی جدی است اما در واقعیت اینگونه نیست.»

این بازیگر می‌افزاید: «من خودم شمالی هستم و آنجا در اطرافم شخصیت‌هایی مثل گیل خان را زیاد دیدم و برای ایفای این نقش هم از حافظه‌ قبلی‌ام استفاده کردم و حالا آن را در قالب خودم آوردم.»

بشارتی درباره ایفای نقش در یک کار فانتزی کودک می‌گوید: «کار کودک جذابیت خاصی دارد، ضمن اینکه من فعالیت‌ام را با کار کودک شروع کرد. «دنیای شیرین دریا» که در سال 76 پخش شد هم کاری برای گروه سنی کودک و نوجوان بود. صداقت کودکانه در وجود همه بچه‌ها هست و حرف‌هایی که توسط بزرگترها زده می‌شود به دل آنها می‌نشیند. فضای کار کودک به نوعی هم سخت است و هم دلنشین. سختی‌اش به این خاطر است که باید خیلی حساب شده صحبت کنی که کودک آسیبی نبیند و ذهنیت‌اش خراب نشود، شیرینی‌اش هم به این خاطر است که کار در فضایی فانتزی همیشه جذاب است و شادابی و سرزندگی همیشه در این سبک کارها وجود دارد.»

او درباره بار نکات آموزنده و یا شوخی‌هایی که بر دوش گیل خان است نیز توضیح می‌دهد:«هر کدام از شخصیت‌ها به نوبه خودشان بنا به اقتضای قصه این مسئولیت را دارند، گیل خان هم به عنوان بزرگ خانواده یا حتی بزرگتر محله از لحاظ سنی حرف‌هایی برای گفتن دارد. شاید گاهی اوقات این شخصیت اصلا در قصه حضور نداشته باشد اما جایی که هست تاثیرگذار است.»

بازیگر سریال «پلیس جوان» به روز بودن متن‌های این سریال را یکی از ویژگی‌های مثبت این سریال می‌داند و می‌گوید: «خیلی از نکات و قصه‌هایی که در این سریال به تصویر کشیده می‌شود مسائلی هستند که خیلی از ما با آنها دست به گریبان هستیم و همین باعث جذب مخاطبان بیشتر به این سریال شده است.»

خوشحالی از حضور بازیگران جدید

گپ و گفت و گشت و گذار در این محله شورانگیز آنقدر حواسم را پرت کرده بود که گذر زمان از دستم در رفته بود و با صدای دعوت عوامل تدارکات برای صرف نهار متوجه شدم صبح را پشت سرگذاشته و به بعداز ظهر وارد شده‌ایم. همه عوامل دور میز و صندلی‌هایی که در ورودی لوکیشن چیده شده بودند برای صرف ناهار گرد هم نشستند تا برای ادامه کاری که ظاهرا تا شب طول می‌کشد تجدید قوا کنند.

بعد از صرف ناهار سراغ تهیه‌کننده این برنامه می‌روم تا صحبت‌های او درباره سریالش را بشنوم. مسلم آقاجان‌زاده که سالها تهیه‌کننده برنامه «عموپورنگ» در شبکه یک نیز بود درباره تولید و ساخت فصل دوم «محله گل و بلبل» و تغییرات محتوایی آن توضیح می‌دهد: «در بحث محتوایی این سری به صورت مفصل به فضای مجازی پرداختیم. البته همچون گذشته و به طور معمول در این فصل هم ما سبک زندگی، روابط اجتماعی و مباحث مربوط به روانشناسی کودک را داریم.»

او در ادامه می‌افزاید: «مردم از برنامه عید انتظار ویژه‌تری دارند و ما نیز سعی کردیم در قسمت‌هایی که قرار بود در نوروز پخش شوند برنامه‌ای مهیج‌تر و با فضایی شادتر را روی آنتن بفرستیم. طبیعتا برای این ویژه برنامه باید بازیگرانی را هم به قصه اضافه کنیم و از حضور آقایان اکبر عبدی و ارژنگ امیرفضلی، علیرضا داونژاد، سیاوش مفیدی من و کل مجموعه خوشحال شدیم.»

پخش سریال «محله گل و بلبل 2» بعد از ایام نوروز نیز طبق روال گذشته ادامه پیدا خواهد کرد. ساعت از 6 عصر گذشته و گروه همچنان مشغول کارند تا یکی از معدود برنامه‌های تولیدی گروه سنی کودک و نوجوان را روی آنتن شبکه دو بفرستند. از یکی از عوامل می‌خواهم تا من را برای بازگشت از این راه پر پیچ و خم راهنمایی کند تا مثل صبح دچار سردرگمی نشوم، با راهنمایی دوستان در نهایت بعد از گذراندن 5-6 ساعت در پشت صحنه این سریال راهی می‌شوم تا هفت خوان این گزارش طول و دراز اما جذاب به پایان برسد.

57244

کلید واژه‌ها : بازیگران سینما و تلویزیون ایران - طنز - شبکه دو سیما - سریال ایرانی - سینمای کودک -

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۶۷۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟

بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار می‌کند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنباله‌سازی سریال‌های موفق به تاسی از فصل‌بندی مجموعه‌های غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعه‌های غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیت‌تر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریال‌های چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصل‌ها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.

دنباله سازی در حوزه سریال‌، در دوره‌ای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سال‌های اخیر، ساخت سریال‌های چند فصلی مجموعه‌هایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.

دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعه‌های سیما بازتابی اجتماعی و رسانه‌ای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکه‌های اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکست‌های متوالی باید مورد توجه تصمیم‌سازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.


با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعه‌هایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمی‌گردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.

بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفت‌وگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجی‌های منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.

همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان می‌دهد، پروژه افزایش فصول‌ سریال‌ها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصل‌های قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.

با این حال انتظار می‌رفت این شکست، با پخش سریال نون‌خ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .


در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافت‌های گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.

فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیف‌تر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایه‌ها و شوخی‌های بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.

تیپ‌هایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشه‌ای در فصل پنجم سریال داشتند.


محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نون‌خ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیت‌ها دنبال می کند. گره‌های متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گره‌های فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.


در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، می‌توانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصل‌های متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایه‌های اصلی دراماتیک سریال شد.

قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.

هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پرده‌پوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب می‌شود.

در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیه‌هایی مواجه شود.


کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصل‌های آن پایین‌تر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان می‌داد که سازندگان سعی کرده‌اند برای خوشایند تحول‌خواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار می‌شود.

دیگر خبرها

  • سریال «سلمان فارسی» ۱۴۰۵ به پخش می‌رسد
  • زمان پخش سریال «سلمان فارسی» مشخص شد
  • تاریخ پخش «سلمان فارسی» مشخص شد/ وعده جبلی در یک سال سخت
  • «سلمان فارسی» پروژه‌ای جریان‌ساز
  • وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
  • تلاش برای پخش سریال سلمان فارسی در سال ۱۴۰۵
  • میزبانی شبکه تهران از دختر امپراطور
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • رخنه، آقای قاضی وبدل در آستانه پخش